نتایج جستجوی عبارت «دبیرستان امام خمینی‌(ره)» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید جمشید زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید جمشید زردشت »
عاشق کربلا بود و از مرگ هراسی نداشت. دومین غنچه پرپر بعد از برادرش بهرام بود که راضی به رضای خدا شد و عزت مدام از وی ‌خواست. دعایش اجابت شد و خلعت شهادت را خدا بر تن او پسندید و چهره زیبایش را که در آرامش خفته بود، به تماشای دوستداران شهر شهادت گذاشت. جمشید 1/1/ 1337 همراه با بهار در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز زاده شد. گذشت روزها یکی پس از دیگری، اورا از طفولیت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینه‌شان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز، ‌میان خانواده‌ای متدین شکفت و رایحه دل‌انگیز‌اش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
آن زمان که اسلحه بر زمین افتاده شهیدی را بدوش گرفته بود و با گام‌های مصمم، به‌سوی دشمن حرکت می‌کرد؛ تمام فرشتگان در مقابلش به سجده افتاده بودند و بر تقّربش به آستان الهی غبطه می‌خوردند. حسین نیز از آن قبیله بود که ۱۳۴۱/۳/۱ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز، چشم بر طراوت سبز بهاری باز کرد و با رایحه وجودش خانه را عطرآگین نمود. از این‌سان او را حسین نامیدند که در آینده به راهی برود که...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامعلی اشرف
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامعلی، از لاله‌های سرخ باغ شهادت بود که ۱۳۴۲/۱۰/۱۱ در روستای ریزآب نی‌ریز شکفته شد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید باهنر ریزآب آغاز و با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل کمبود امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه پدر به کار کشاورزی پرداخت. با حضور در مجالس مذهبی و تهیه و توزیع اعلامیه‌های انقلاب در پیروزی نهضت سهیم شد. برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب در مدرسه عشق و ایثار ثبت‌نام و در پایگاه مقاومت شهید...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نموده‌اند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نی‌ریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانواده‌ای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دل‌انگیز وجود علی‌اکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغ‌های نی‌ریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) نی‌ریز گذرانید...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی می‌دانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش می‌کرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نی‌ریز و در خانواده‌ای مؤمن و متدین دیده...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
 در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لای‌گردو از توابع شهرستان داراب، در خانواده‌ای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، ‌بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردست‌ها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبک‌بال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاه‌که هفت‌ساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...